مفسر گرانقدر، استاد و اسوه اخلاق و فقیه وارسته حضرت آیةالله حاج شیخ حسین شبزندهدار جهرمی (ره) پس از یک عمر خدمت خالصانه در حوزههای علمیه و تربیت شاگردان فراوان، مردادماه امسال دعوت حق را لبیک گفت. پس از ارتحال این عالم ربانی، هر هفته محفل ختم قرآن و توسل به اهلبیت (ع) در بیت ایشان برگزار میشد. افق حوزه، در آستانه اربعین ارتحال این استاد اخلاق، بیانات حجةالاسلام والمسلمین مهدی شبزندهدار، فرزند این عالم فقید که در اولین محفل از این جلسات ایراد شده بود را تقدیم میکند تا گوشهای از سیره علمی آن فقید سعید را در اربعین ایشان انعکاس داده باشد.
حجةالاسلام والمسلمین مهدی شبزندهدار با اشاره به ضرورت الگوگیری از حضرات معصومین (ع) و انسانهای سالک الیالله، مرحوم آیةالله شبزندهدار را از کسانی معرفی کرد که میتوانست الگوی خوبی برای همه باشد.
وی گفت: در قرآن شریف، علاوه بر الگوهای معصوم الگوهای دیگر هم معرفی شدهاند. در مورد حضرت ابراهیم در سوره مبارکه ممتحنه فرموده است "قد کانت لکم أسوة حسنة فی إبراهیم والذین معه" یعنی گروندگان به آن بزرگوار و سلوک و مشی آنها برای شما اسوه است. بنابراین ما از این رهنمودها استفاده میکنیم که یک راه بسیار هموار این است که ما الگوهای مطمئن و کسانی که تربیتشده مکتب هستند را فرا راه خودمان قرار بدهیم و زندگی خودمان را در تمام جوانب و مراحلش با آنها تطبیق بدهیم. یکی از کسانی که میتوانند الگوی ما باشند علمای ربانی هستند که در مکتب اهلبیت (ع) تربیت شدند. والد معظم مرحوم آیةالله حاج شیخ حسین شبزندهدار رضواناللهعلیه انصافاً یکی از تربیت شدههای نمونه مکتب اهلبیت (ع) بود. فرزند آیةالله شبزندهدار در ادامه به تبیین ابعاد زندگی آن بزرگوار پرداخت و گفت: من به مقتضای اینکه حدود شصت و اندی سال در سایه آن بزرگوار زندگی کردم، از افرادی هستم که بیشتر سلوک و معاشرت و مصاحبت را با آن بزرگوار داشتم.
یک سیره عملی که از جوانی و نوجوانی در ایشان بود و خیلی دوست داشتند که فرزندانشان نیز بر همین منهاج باشند، مسئله اهتمام به حضور در مسجد بود. گویی مسجد برای ایشان از دوران بچگی و نوجوانی مانند یک استخر بوده برای یک ماهی. اگر یک ماهی را بیرون استخر قرار بدهید، وقتی آن را وارد استخر و آب میکنید آرامش پیدا میکند. مسجد برای مؤمن اینجور باید باشد. وقتی وارد مسجد میشود، وارد مکانی میشود که یک ارتباط ویژه و خاص با خدای متعال پیدا میکند. از بچگی یادمان هست، وقتی در اولین منزلمان در چهار راه غفاری مینشستیم، آقا به شرکت در نماز مرحوم آیةالله حایری رضواناللهعلیه در مسجد امام مقید بودند. همچنین لذت نماز جمعه از کودکی تا آخر در ایشان بود. لذت حضور در نماز جماعت و جمعه، از همان کودکی در اثر سلوک والدین و عمو در ایشان نهادینه شده بود.
این استاد حوزه مرحوم آیةالله شبزندهدار را عالم کمهزینه عنوان کرد و یادآور شد: اینکه انسان در اقتدا و حضور در جماعت، فقط مسئله الهی را رعایت بکند که تقوا و عدالت باشد هم یک سلوک عملی است. همسن و سال بودن، همردیف بودن و این چیزها اصلاً در محاسبات ایشان نبود. یادم میآید با پدر برای وفات مرحوم عموی ایشان به جهرم رفتیم. من ایستاده بودم نماز ظهر و عصر میخواندم که آقاً آمد به من اقتدا کرد. حالا آن موقع سن من چقدر بود؟! حتی در حوزه ایشان معروف بود به اینکه حتی در امام جماعت خیلی خفیفالمؤونه هست. یعنی بر اساس آن صفایی که خودشان داشتند و بیغل و غشی که در ایشان وجود داشت، واقعاً افراد را عادل و سالم و درست میدیدند الا اینکه خلافش ثابت بشود.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در پایان، ضمن توصیف صفای باطن والد بزرگوار خود، اظهار داشت: وقتی کسی طلبه میشود و هنوز هم پختگی برای او پیدا نشده است، گاهی مسائل و فروعاتی را متوجه میشود که در اثر آنها ممکن است شکوکی برایش پیدا شود و بهخاطر همان، کمتر بعضی توفیقات را پیدا کند. یک زمانی آقا دیدند که من موفق نیستم برای نماز جماعت به مسجد بروم. نامهای بسیار صمیمی برای من نوشتند که عزیزم اگر به خاطر این مسئله از توفیق حضور در جماعت محروم میشوید، نظر اسلام چیز دیگری است. و اگر شبهاتی در ذهن شما هست و این شبهات موجب میشود به مسجد نروید و اقتدا نکنید، باید در آن شبهات شک کنید.
به نظر من مبداء بسیاری از خلقیات حمیده و اینکه ایشان محبوب قلوب شده بود همین سر و کار داشتن با مسجد بود. من یکبار از مسافرتی میآمدم، یکی از مقامات فرهنگی کشور که از اساتید دانشگاه بود در هواپیما کنارم نشسته بود. نمیدانستم سابقه طلبگی داشته. گفت من در قم طلبه بودم، در همان نوجوانی و جوانی درس آقا شرکت میکردم. از آن موقع تا به حال که سی چهل سال گذشته، من تحت تأثیر ایشان هستم.